
سریال «بامداد خمار»، اقتباسی از یکی از پرمخاطبترین رمانهای معاصر فارسی، علاوه بر جذابیتهای روایی و بازیگری، در زمینه طراحی لباس نیز به عنوان اثری شاخص شناخته میشود. طراحان لباس این سریال به شیوهای دراماتیک و دقیق، دو دوره متمایز تاریخی یعنی دوران قاجار و دهه شصت شمسی (زمان جنگ تحمیلی) را بازنمایی کردهاند.
طراحی لباس در این مجموعه، پلی میان سنت و مدرنیته است که در آن، هر جزء پوشش در خدمت شخصیتپردازی و پیشبرد روایت قرار گرفته است.
۱. بازنمایی عصر قاجار: شکوه و طبقه
- محبوبه و خواهران اشرافی: لباسهای فاخر و پرزرقوبرق دختران اشرافی دوران قاجار، نشاندهنده زندگی طبقاتی آن زمان است. دامنهای چندلایه از پارچههای ابریشمی و مخملی با رنگهای تند (فیروزهای، زرشکی، بنفش و طلایی) همراه با جزئیاتی چون زریدوزی، گیپور و تور، بر ظرافت و وسواس در طراحی لباسهای درباری تأکید دارد.
- مادر محبوبه (نازنین): این شخصیت نماد وقار و اصالت زن ایرانی است. پارچههای سنگین و رنگهای تیرهی اشرافی نظیر لاجوردی و سبز زیتونی، در کنار چارقدهای زردوزیشده، جایگاه اجتماعی بالا، اقتدار و پایبندی او به سنت را به نمایش میگذارد.
- پوشش مردان: لباس مردان (از جمله پدر محبوبه) ترکیبی از سنت و مدرنگرایی اواخر قاجار است. کتهای بلند (بالاپوش رسمی)، دکمههای فلزی و کلاههای استوانهای، حس اقتدار و موقعیت اجتماعی آنها را منتقل میکند. استفاده از کت و شلوارهای رسمی در برخی صحنهها، گذار به دوره پهلوی را تداعی مینماید.
۲. بازتاب دوران معاصر: دهه شصت و انتقال فرهنگی
- سودابه (دهه شصت): به عنوان دختری جوان در فضای جنگ، استایل او ساده، کاربردی و لایهلایه است. پالتوهای بلند، روسریها و سربندهای تیره با رنگهای خاکی و سرد، انعکاسی از فضای اضطرابآور و مقاومتی دهه شصت است. پوشش او تقابلی میان وظیفه/مقاومت و زنانگی/احساس را بازتاب میدهد.
- مادر سودابه (زن مرفه بعد از انقلاب): این شخصیت نماینده زن مدرن طبقه مرفه و تحصیلکرده است. او با کتهای تک، دامنهای ساده و مینیاسکارفهای طرحدار ظاهر میشود. انتخاب رنگهای روشنتر و پارچههای لطیف و استفاده از زیورآلات کلاسیک، نشانگر توجه به ظواهر و جایگاه طبقاتی، و بازتابی از گذار فرهنگی و اقتصادی آن دوره است.
- محبوبهخانم (نسخه سالخورده): در روایت زمان حال، محبوبهخانم (در سالخوردگی) همچنان خوشپوش و بااصالت به تصویر کشیده میشود. بلوزهای لطیف، کت و دامنها، رنگهای خنثی و استفاده از جواهرات سنتی، هویت او را در پیوند میان گذشته و حال حفظ کرده و شخصیتش را روایتگر خاطرات گذشته میسازد.
نتیجهگیری
طراحی لباس در «بامداد خمار» تلفیقی موفق از دقت تاریخی و خلاقیت معاصر است. طراحان با درک عمیق از بافت فرهنگی هر دوره، لباس را از یک عنصر تزئینی فراتر برده و آن را به زبان اصلی روایت هویت، زمان و طبقهی اجتماعی هر کاراکتر تبدیل کردهاند. این ظرافت، سریال «بامداد خمار» را به اثری ماندگار در تاریخ طراحی لباس آثار تلویزیونی ایران تبدیل نموده است.









