مایکل کرک داگلاس، نخستین فرزند از چهار پسر ایسور دانیلوویچ است؛ کسی که نامش را به شکل آشناتر کرک داگلاس تغییر داد. بله، میتوان گفت مایکل داگلاس یک «فرزند ژن خوب» است؛ چرا که پدرش تقریباً در تمام طول عمر خود یک ستاره سینما بود. با این حال، با وجود شباهتهای چهرهای و نام خانوادگی مشترک، داگلاس پسر مسیری کاملاً متفاوت از پدرش در پیش گرفت.
جای تردیدی نیست که کرک داگلاس نقش پررنگی در آغاز کار حرفهای مایکل داشت، از جمله کمک به او در بهدستآوردن حقوق فیلم «پرواز بر فراز آشیانه فاخته» که جایزه اسکار بهترین فیلم را برایش به ارمغان آورد. اما نمیتوان انکار کرد که مایکل داگلاس طی بیش از پنج دهه فعالیت، کارنامهای خلق کرده که حتی میتوان آن را فراتر از دستاوردهای پدرش دانست.
او با فروش جهانی نزدیک به ۴.۵ میلیارد دلار و دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر (جایزهای که پدرش هرگز نبرد) جایگاه خود را تثبیت کرده است. در واقع، مایکل بهخاطر نام خانوادگیاش سالها در لیست ستارگان نبود؛ بلکه بهدلیل استعداد بازیگریاش در آن جایگاه قرار گرفت.
واقعیت این است که بزرگترین چیزی که مایکل داگلاس از پدرش به ارث برده، ژنهایش بوده است. مانند پدرش، او توانایی خیرهکنندهای در نوسان میان جذابیت و وقاحت دارد؛ قهرمانهایی که عاشق حمایت از آنها میشوید و ضدقهرمانهایی که از بیزاری نسبت بهشان لذت میبرید – گاهی در یک نقش واحد.
او طی سالهای اخیر فعالیتش را کمتر کرده، اما حتی اگر دههها پیش بازنشسته میشد، همچنان کارنامهای افسانهای از خود به جا گذاشته بود. تهیه این فهرست کار آسانی نبود و به همین دلیل شاید برخی از فیلمهای محبوب شما در آن نباشد. در ادامه با ۱۲ فیلم برتر مایکل داگلاس آشنا میشوید.
۱۲. جاذبه مرگبار (Fatal Attraction)
مایکل داگلاس در این تریلر روانشناختی نقش یک وکیل موفق نیویورکی را بازی میکند که درگیر رابطهای پنهانی با یک ویراستار مرموز (با بازی گلن کلوز) میشود. رابطهای که خیلی زود به تراژدی بدل میشود – از جمله سکانس معروف پختن خرگوش خانگی دخترش. این فیلم یکی از پرفروشترین آثار سال ۱۹۸۷ بود و تأثیر زیادی بر فرهنگ عمومی گذاشت. بازی داگلاس در نقش مردی خیانتکار و سراسیمه، در کنار بازی درخشان کلوز بهعنوان ضدقهرمانی همدلیبرانگیز، این فیلم را به یکی از آثار ماندگار ژانر تریلر تبدیل کرده است.
۱۱. بازی (The Game)
در فیلمی از دیوید فینچر، داگلاس نقش بانکداری ثروتمند و منزوی را بازی میکند که به دعوت برادرش وارد بازیای مرموز و واقعگرایانه میشود – بازیای که بهزودی زندگیاش را بهکلی ویران میکند. این فیلم، با وجود فضای پیچیده و داستان پرپیچوخماش، از حضور تثبیتشده داگلاس بهره میبرد که بهخوبی نقش فردی مطمئنبهنفس را بازی میکند که آرامآرام همه چیزش را از دست میدهد. «بازی» از آن فیلمهاییست که نباید نادیده گرفته شود.
۱۰. سقوط (Falling Down)
داگلاس در این فیلم متفاوت نقش مردی شکستخورده و خشمگین را ایفا میکند که پس از خرابشدن خودرواش در ترافیک لسآنجلس، سفری خشونتآمیز را در دل شهر آغاز میکند. شخصیت داگلاس، که حالتی ضدقهرمان دارد، در مواجهه با فساد، تبعیض و ناعدالتیهای اجتماعی، دست به شورش میزند. با وجود کارگردانی نهچندان جسورانه جوئل شوماخر، بازی داگلاس به فیلم عمق و وزن ویژهای بخشیده است.
۹. مرد تنها (Solitary Man)
در این درام کمدی، داگلاس نقش یک تاجر خودرو سابقاً موفق اما زنباره و خودخواه را بازی میکند که زندگی شخصی و حرفهایاش رو به افول گذاشته. فیلم داستان سفر او همراه دخترش برای بازدید از دانشگاههاست، اما روشن است که ترک عادات گذشته برای او چندان آسان نیست. داگلاس در این نقش، یکی از آخرین اجراهای درخشانش را پیش از ورود به دنیای فیلمهای مارول ارائه میدهد.
۸. وال استریت (Wall Street)
شاید مشهورترین نقش کارنامه داگلاس، گوردون گکو در «وال استریت» باشد – نماد تمامعیاری از حرص و طمع دهه ۸۰. جمله معروف «طمع، البته اگر بهتر بگوییم، خوب است» نهتنها به یکی از نقلقولهای جاودان سینما تبدیل شد، بلکه جایزه اسکار بهترین بازیگر را برای داگلاس به ارمغان آورد. او در این فیلم نقش مردی بیاخلاق و جاهطلب را با مهارتی حیرتانگیز ایفا میکند.
۷. پسران شگفتانگیز (Wonder Boys)
داگلاس در نقش استاد ادبیاتی ظاهر میشود که پس از انتشار اولین رمان موفقش، نتوانسته موفقیت خود را تکرار کند. زندگیاش در هرجومرج کامل است، اما آشنایی با یک دانشجوی عجیبوغریب (توبی مگوایر) بارقهای از امید را در دلش روشن میکند. فیلمی گرم، صمیمی و پر از بازیهای درخشان که ارزش تماشا را دارد.
۶. جنگ رزها (The War of the Roses)
در این کمدی سیاه، داگلاس و کاتلین ترنر زوجی را بازی میکنند که پس از ازدواجی رؤیایی، درگیر جنگی بیپایان برای جدایی و تقسیم داراییها میشوند. فیلم به شکلی طنزآمیز و در عین حال تلخ به موضوع طلاق و فروپاشی روابط میپردازد و به کارگردانی دنی دویتو، یکی از بهترین آثار این بازیگران بهشمار میآید.
۵. رومانس سنگ (Romancing the Stone)
در یک ماجراجویی مفرح و پرانرژی، داگلاس نقش ماجراجویی بیپروا را بازی میکند که به کمک یک نویسنده رمانهای عاشقانه (کاتلین ترنر) میشتابد تا خواهرش را در جنگلهای کلمبیا نجات دهد. فیلم با کارگردانی رابرت زمکیس و شیمی فوقالعاده بین بازیگرانش، به یک ماجراجویی کلاسیک بدل شده است.
۴. سندرم چین (The China Syndrome)
در این درام مهیج با موضوع انرژی هستهای، داگلاس نقش فیلمبرداری را ایفا میکند که همراه یک خبرنگار (جین فوندا) پرده از خطرات و فساد در یک نیروگاه اتمی برمیدارد. فیلم با همزمانی عجیب با حادثه تریمایل آیلند، تأثیر اجتماعی عظیمی داشت و جایگاه داگلاس بهعنوان بازیگری سینمایی را تثبیت کرد.
۳. پشت شمعدانیها (Behind the Candelabra)
در نقش کاملاً متفاوتی، داگلاس در نقش لیبراچی، پیانیست مشهور و شخصیت جنجالی دهههای ۵۰ تا ۷۰، ظاهر میشود. این فیلم تلویزیونی به کارگردانی استیون سودربرگ، رابطه پنهانی لیبراچی با مردی جوانتر (مت دیمون) را به تصویر میکشد. داگلاس با جسارت و مهارت، شخصیتی اغراقآمیز و واقعی را همزمان به تصویر میکشد و یکی از بهترین بازیهای دوران پایانی حرفهاش را ارائه میدهد.
۲. رئیسجمهور آمریکایی (The American President)
در فیلمی به قلم آرون سورکین و کارگردانی راب راینر، داگلاس نقش رئیسجمهوری خوشقلب و شوخطبع را بازی میکند که درگیر رابطهای عاشقانه با یک لابیگر (آنت بنینگ) میشود، آن هم در حالیکه باید برای انتخاب مجدد خود نیز رقابت کند. فیلم، ترکیبی موفق از عاشقانه، کمدی و نقد سیاسی هوشمندانه است که شخصیت رئیسجمهور را به انسانی گرم، دوستداشتنی و باورپذیر بدل میسازد.
۱. ترافیک (Traffic)
در صدر این فهرست، درام تحسینشده استیون سودربرگ قرار دارد. در فیلمی با ساختاری چندپاره و داستانهای بههمپیوسته درباره جنگ مواد مخدر، داگلاس در نقش قاضیای ظاهر میشود که مأمور رهبری سیاست ضد مواد مخدر ایالات متحده است، در حالیکه دختر خودش گرفتار اعتیاد شده. بازیهای برجسته، بهویژه بنیشیو دلتورو که اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل را دریافت کرد، در کنار اجرای تأثیرگذار داگلاس، این فیلم را به شاهکار دوران حرفهای او تبدیل کرده است.