
با اتمام قسمت سوم سریال «بامداد خمار»، اثر جدید نرگس آبیار، داستان وارد فاز تازهای شده و میتوان اذعان داشت که روایت اصلی و درگیریهای محوری آن آغاز گشته است.
سه قسمت ابتدایی این سریال در حکم یک مقدمه عمل کرده و به معرفی شخصیتها، فضا و بستر زمانی داستان اختصاص داشت. لحن توصیفی و ریتم آرام این بخشها، که تنها گاهی با فراز و نشیبهای احساسی جابجا میشد (نظیر پایان قسمت اول)، انتظاراتی را در خصوص روند کلی سریال ایجاد کرده بود.
با این حال، مشخص بود که سریال برای حفظ پویایی و درگیری عمیقتر مخاطب، نیازمند یک نقطه عطف عاطفی جدی است. این «قلاب» در پایان قسمت سوم نمایان شد و انتظار میرود مخاطبان از این پس با رویکرد متفاوتی قسمتهای آتی «بامداد خمار» را دنبال کنند.
این سکانس که آغازگر عشق رسمی و متقابل میان کاراکترهای محبوبه (ترلان پروانه) و رحیم (نوید پورفرج) است، توسط آبیار به شکلی کلاسیک و با استفاده از نماهای ترکیبی (دور و نزدیک) و حرکات آهسته اجرا شده است تا حداکثر بار عاطفی به مخاطب منتقل شود.
در جمعبندی، میتوان گفت که آبیار تا کنون نقاط عطف داستان را به درستی شناسایی و به آنها پرداخت کافی داشته است؛ رویکردی که در صورت تداوم، میتواند به حفظ جذابیت و کشش سریال «بامداد خمار» کمک شایانی کند.




