با نزدیک شدن به پایان یک دهه طلایی در صنعت انیمیشن، یکی از جسورانهترین و خلاقانهترین سریالهای پویانمایی بزرگسالان به فصل پایانی خود رسید. «سولار اپوزیتس» (Solar Opposites) که با ترکیب طنز سیاه، علمی-تخیلی و روایتهای موازی توجه منتقدان و مخاطبان را جلب کرده بود، در فصل ششم پایانی خود تمام خطوط داستانی را به شیوهای درخشان به پایان میرساند.
در این مقاله، با بازیگران اصلی سریال – دن استیونز، مری مَک و شان جیامبرون – همراه میشویم تا از احساسات آنها در لحظات وداع با شخصیتهای محبوبشان آگاه شویم و نگاهی به نقطهی اوج نهایی داستان «دیوار» و تقدیر نهایی «پوپا» بیندازیم.
واکنش بازیگران به پایان داستان شخصیتها
روهان: واکنش اولیهی شما نسبت به پایان شخصیتهایتان چه بود؟ آیا از قبل از سرنوشت آنها مطلع بودید یا در تصمیمگیری دربارهی آن نقشی داشتید؟
دن استیونز:
میدانستم قرار است سریال به پایان برسد، اما نمیدانستم چگونه. بااینحال فکر میکنم آنچه برای «The Pupa» اتفاق میافتد، راهی عالی برای جمعبندی ماجراست؛ چیزی که از ابتدا همهچیز به آن منتهی میشد. مسیر رسیدن به آن نقطه هم واقعاً سرگرمکننده است و احتمالاً این فصل، دیوانهوارترین فصل سریال است از نظر تنوع ماجراها و مکانها.
شان جیامبرون:
پایان خوبی دارد. هم جالب است و هم غافلگیرکننده، مخصوصاً به خاطر تغییراتی که در «رپلیکنتها» میبینیم؛ حالا باهوشتر و متفاوتتر از گذشته شدهاند. آیندهی آنها هم با چیزی که انتظار داشتم فرق دارد، اما پایان شیرینی است. در عین حال، درهای تازهای برای ادامهی داستان در آینده باز میگذارد.
مری مَک:
اگر بخواهم شوخی مصاحبهی قبلیمان را ادامه بدهم، واقعاً حیف است که حالا سریال تمام میشود، چون دن تازه داشت لهجهی بریتانیاییاش را درست درمیآورد! همه میخندند
تحول شخصیت «کوروو»
روهان: دن، از وقتی در فصل چهارم نقش «کوروو» را برعهده گرفتی، او را کاملاً به شخصیت خودت تبدیل کردی. از دید تو، «کوروو» از آن زمان تا پایان فصل ششم چه تغییراتی کرده است؟
دن استیونز:
فکر میکنم او توسط عشق تغییر کرده است. این تغییر از مدتها پیش در مسیرش قرار داشت، اما تحول رابطهی او با «تری» و تأثیر آن بر خانواده و پویایی کلی گروه، واقعاً زیبا و عمیق است. در دل تمام دیوانگی و شوخیها، این رابطه جنبهی انسانی و احساسی فوقالعادهای به داستان بخشیده است.
همکاری و ضبط صدا
روهان: مری، در یکی از قسمتها بین شخصیتهایتان بر سر اینکه چه کسی «پدر» است اختلاف پیش میآید. آیا برای ضبط صدا با یکدیگر تمرین میکنید یا جداگانه کار میکنید؟
مری مَک:
(با خنده) اینترنت من دارد قطع میشود، اما باید بگویم که نه، ما با هم ضبط نمیکنیم! من فقط باید در استودیو تصور کنم که دن با همان لحن تند و طعنهآمیزش آنجاست. سیگنال قطع میشود
دن استیونز:
جوابش عالی بود! واقعاً جالب است چون من و مری تا امروز از نزدیک همدیگر را ندیدهایم. ما دیالوگهایمان را جداگانه ضبط میکنیم. گاهی اگر نفر اول قبلاً صدایش را داده باشد، صدای او را برای هماهنگی میشنویم، ولی اغلب باید با تخیل خودمان کار کنیم — بالاخره اسمش «انیمیشن» است!
سرانجام داستان «The Wall»
روهان: شان، این فصل برای «یامیولاک» و داستان «The Wall» هم نقطهی پایانی به همراه دارد. چه چیزی میتوانی در اینباره برای طرفداران فاش کنی؟
شان جیامبرون:
وقتی فیلمنامه را خواندم و دیدم قرار است برخورد مستقیمی بین «یامیولاک» و مردم داخل «The Wall» باشد، خیلی هیجانزده شدم. در این قسمت، تقریباً مثل «تانوس» رفتار میکنم، و این فوقالعاده است! پایان آن واقعاً خندهدار و شوکهکننده است، مخصوصاً با تصمیمی که ساکنان «The Wall» میگیرند. تعداد زیادی از شخصیتهای قبلی هم برمیگردند — حتی آن صاریغ معروف! بهنظرم پایانی عالی برای یک خط داستانی محبوب است و مطمئنم طرفداران از دیدن آن لذت خواهند برد.
خلاصهی فصل ششم
پس از نابودی دستگاه ساخت الماس بیگانگان، «سولار اپوزیتها» با بزرگترین چالش خود روبهرو میشوند: زندگی با بودجهی محدود! وقتی عادتهای مصرفگرایانه و سرگرمیهای گرانقیمتشان از بین میرود، تنها «خود واقعی» آنها باقی میماند… اما آیا از چیزی که درون خود مییابند راضی خواهند بود؟
در همین حال، داستان حماسی مردم «The Wall» نیز به نقطهی اوج خود میرسد و با پایانی هیجانانگیز و شوکآور به سرانجام میرسد — پایانی درخور یکی از خلاقانهترین و بامزهترین انیمیشنهای سالهای اخیر.