نقد و بررسی فیلم «سوپرمن» ساخته جیمز گان: یک اثر سرگرمکننده، بامزه و دلنشین

«نگاه کن! توی آسمونه! یه پرندهاس؟ یه هواپیماست؟ نه، سوپرمنه!» اینبار با تفسیری تازه از ذهن خلاق جیمز گان. فیلم جدید «سوپرمن» نه یک اثر تیره و تار در دنیای ابرقهرمانهاست و نه تلاشی برای واقعگرایی سختگیرانه. این فیلم یک کمیکبوک تمامعیار روی پردهی سینماست — بامزه، صادقانه، و از عمد کودکانه. مهمتر از همه: واقعاً سرگرمکننده است.
بازگشت به دوران شادی در دنیای ابرقهرمانها
در حالیکه طی دو دهه اخیر سینمای ابرقهرمانی عمدتاً تحتتأثیر فضای تاریک و واقعگرایانهی سهگانهی «شوالیه تاریکی» نولان قرار داشته، جیمز گان تصمیم گرفته خلاف جریان شنا کند. فیلم «سوپرمن» او سرشار از لحظات غیرمنطقی، خیالپردازی، طنز و حس خوب است — ویژگیهایی که یادآور ذات اولیهی این ژانر است.
گان واقعگرایی را کنار میگذارد و میپذیرد که وقتی پای شخصیتهایی با شنل و قدرتهای فراانسانی وسط است، نیازی به منطق زمینی نیست. مثلاً در یکی از سکانسها، هیولایی کوچک و بامزه ناگهان به موجودی غولپیکر تبدیل میشود — بدون هیچ توضیحی. و واقعاً هم نیازی به توضیح نیست؛ چون ما اینجاییم که لذت ببریم.
فیلمنامهای با نقص، اما آنقدر جذاب که اهمیتی ندارد
درست است که فیلمنامهی گان پر از دیالوگهای گلدرشت و گاهی شوخیهای ضعیف است (مخصوصاً چند تبهکار کارتونی بیمزه)، اما انرژی و روحیهی فیلم آنقدر مثبت است که این ایرادات را میتوان نادیده گرفت. مهمتر از همه، فیلم سریع، پرتحرک و پرحادثه است.
خبری از داستان آغازین نیست – و این خیلی خوب است
فیلم با فرض اینکه مخاطب قبلاً داستان سوپرمن را میداند، مستقیماً وارد ماجرا میشود. ما در دنیایی هستیم که متاهومنها (ابرقهرمانها) مدتهاست حضور دارند، و حالا سوپرمن بهعنوان قویترینشان وارد صحنه شده. مردم با او آشنا هستند، اما همانطور که خبرنگار شجاع، لوییس لین، اشاره میکند: «چه کسی سوپرمن را انتخاب کرده؟» همین سؤال، پایهی تنش فیلم است.
بازیگران: از کورنسوت گرفته تا بروسنان و نیکولاس هولت
دیوید کورنسوت در نقش سوپرمن/کلارک کنت، با چهرهای دلنشین و صداقت ذاتی، به خوبی نقش پسر خوب کانزاس را ایفا میکند. او قهرمانی است که اشتباه میکند، شکست میخورد، و حتی گاهی خونآلود میشود — اما همیشه سعی دارد کار درست را انجام دهد. در کنارش، ریچل بروسنان در نقش لوییس لین درخشان است؛ شجاع، بامزه و دارای شیمی فوقالعاده با کورنسوت.
نیکولاس هولت در نقش لکس لوتر، یکی از بهترین اجراهای خود را ارائه میدهد. او نفرتبرانگیز، متکبر و بیرحم است، و درست به همین دلیل تماشایش لذتبخش است. او میلیاردر خودشیفتهای است که نمیتواند تحمل کند یک بیگانهی محبوبتر از او شده باشد.
شخصیتهای فرعی جذاب و رنگارنگ
فیلم، دنیایی شلوغ و پر از شخصیتهای مکمل دارد:
-
جیمی اولسن (اسکایلر گیسوندو) که همه عاشقش هستند!
-
Krypto، سگ بامزه و پرقدرت سوپرمن که دل مخاطبان را میبرد.
-
اعضای «Justice Gang» شامل:
-
نیتن فیلیون در نقش گرین لنترن خودشیفته،
-
ایزابلا مرسد در نقش هاوکگرل سرسخت،
-
و مهمتر از همه، ادی گاتگی در نقش «Mr. Terrific» که درخشش ویژهای دارد و با هوش و منطقش موازنه خوبی با فضای طنزآمیز فیلم ایجاد میکند.
-
صراحت، طنز، و “چرند بودن” — قدرت واقعی فیلم
گان میداند که سوپرمن شخصیتی کلاسیک و بهنوعی کودکانه است: یک موجود فضایی که در کانزاس بزرگ شده، موسیقی پاپ سطحی گوش میدهد و سنجاب نجات میدهد! او این حقیقت را با آغوش باز میپذیرد و بهجای پنهانکردنش، آن را به نقطهی قوت فیلم تبدیل میکند. در دنیایی پر از آثار تلخ، تیره و متظاهر، «سوپرمن» جیمز گان یک نفس تازه است — فیلمی صادقانه، شاد و بیادعا.
جمعبندی