
الیزابت اولسن امروز بیش از هر چیز با نقش «واندا ماکسیموف» در دنیای سینمایی مارول شناخته میشود؛ شخصیتی پیچیده که مرز میان قهرمان و ضدقهرمان را درهم میشکند و در چنگال اندوه، به سمت تاریکی رانده میشود.
سریال «وانداویژن» و فیلم «دکتر استرنج در چندجهانی جنون» به بهترین شکل این سقوط احساسی و اخلاقی را به تصویر میکشند و اولسن نیز با بازی چندلایهاش، واندا را به یکی از ماندگارترین چهرههای مارول تبدیل کرده است.
اما پیش از آنکه مارول به سراغ او بیاید، یک فیلم مستقل و کمتر دیدهشده نقش مهمی در کشف استعداد اولسن ایفا کرد: «Martha Marcy May Marlene»؛ اولین حضور سینمایی او که مدیران مارول را در سال ۲۰۱۱ تحت تأثیر قرار داد و باعث شد برای نقشهای آینده به یادش بمانند. این موضوع در کتاب «داستان استودیو مارول» نوشته تارا بنت و پل تری مطرح شده است.
نفوذ در ذهن و هویت؛ داستان هولناک یک فرار
اولسن در فیلم روانشناختی «Martha Marcy May Marlene» نقش زنی جوان به نام «مارتا» را بازی میکند که از یک فرقه خطرناک گریخته است. رهبر این گروه، پاتریک (جان هاوکس)، زنان را با شستوشوی مغزی و حذف هویت فردی به کنترل خود درمیآورد و برایشان نامهایی تازه میسازد؛ از جمله «مارسی می» برای مارتا.
پس از فرار، مارتا به خانه خواهرش، لوسی (سارا پلسن)، پناه میبرد. اما تأثیرات روانی زندگی در فرقه آنقدر عمیق است که او حتی در محیطی امن نیز قادر به بازگشت به زندگی عادی نیست. فیلم با استفاده از ساختاری غیرخطی، بین گذشته و حال در رفتوآمد است و به تدریج زوایای تاریکتری از تجربه مارتا را آشکار میکند.
جودی لی لیپس، فیلمبردار اثر، با قاببندیهای دقیق و فضاسازی سرد، حس سردرگمی و ناامنی ذهنی مارتا را شکل میدهد. جان هاوکس نیز تصویری بهیادماندنی از رهبری کاریزماتیک اما عمیقاً تهدیدکننده ارائه میدهد؛ شخصیتی که در ظاهر آرام و مراقب است اما زیر این پوسته، خشونت سیستماتیک و سوءاستفاده بیرحمانه پنهان شده است.
بازی درخشان اولسن؛ نقطه عطفی در مسیر ستارهشدن
با اینکه «Martha Marcy May Marlene» فیلمی کوچک و مستقل بود، نقشآفرینی الیزابت اولسن در آن توجه گستردهای را جلب کرد و دنیای مارول نیز از همین نقطه استعداد فوقالعاده او را شناسایی کرد. عملکرد او در نقش زنی شکننده، سردرگم و در آستانه فروپاشی، یکی از بهترین بازیهای نخستین یک بازیگر در دهه اخیر به شمار میآید.




