فیلم جدید برادلی کوپر با عنوان «?Is This Thing On» نهتنها خندهدارترین اثر کارنامه اوست، بلکه یکی از صمیمیترین و احساسیترین آثارش نیز بهشمار میرود. کوپر پس از موفقیت در «A Star Is Born» و جاهطلبی فنی در «Maestro»، اینبار با فیلمی سادهتر، صادقتر و انسانیتر بازمیگردد؛ اثری که در مرز میان کمدی و درام حرکت میکند و از عشق، جدایی و بازآفرینی خود میگوید.
داستانی درباره جدایی، دوستی و بازتعریف عشق
در مرکز داستان، الکس و تس نواک قرار دارند که بهترتیب با بازی ویلی آرنت و لورا درن تصویر میشوند. آنها پس از سالها زندگی مشترک، به شکلی آرام و بدون درگیری تصمیم به جدایی میگیرند. این دو هنوز دوستاند، هنوز پدر و مادری دلسوز برای فرزندانشان، اما دیگر عاشق هم نیستند. فیلم، با نگاهی طنزآمیز و گاه دردناک، مسیر تازهای را نشان میدهد که این دو در تلاش برای بازتعریف رابطهشان طی میکنند.
درخشش ویلی آرنت در نقش مردی که با خنده درد را درمان میکند
آرنت که نگارش فیلمنامه را نیز بههمراه کوپر و مارک چاپل بر عهده داشته، یکی از بهترین بازیهای دوران کاری خود را ارائه میدهد. شخصیت الکس، مردی است که رنجهای درونیاش را با طنز درمان میکند. تصمیم او برای اجرای استندآپ کمدی در یک باشگاه کوچک، به نقطه عطف احساسی فیلم تبدیل میشود؛ جایی که خنده و اشک در هم میآمیزند و تماشاگر را درگیر حقیقتی عمیق درباره فقدان و خودشناسی میکنند.
کارگردانی صمیمی و نگاه انسانی برادلی کوپر
نبوغ کوپر در این اثر، در شیوه کارگردانی صادقانه و نزدیک اوست. فیلم با نماهای بسته و برداشتهای طولانی ساخته شده که کوچکترین واکنشها و تردیدهای چهره شخصیتها را آشکار میکند. کوپر با دوربینی آرام اما دقیق، صحنههای کمدی را به اعترافاتی صمیمی تبدیل کرده است.
خود کوپر نیز نقش مکملی جذاب ایفا میکند؛ او در قالب شخصیت آرنی – بازیگر شکستخورده و دوست صمیمی الکس – حضوری شوخطبع و دوستداشتنی دارد. دیدن کوپر در این چهره کمدی پس از نقشهای سنگین و اسکاریاش، تجربهای تازه و لذتبخش است.
نیویورک؛ شخصیت سوم داستان
فیلم در لوکیشنهای واقعی گرینویچ ویلیج نیویورک فیلمبرداری شده و این حس اصالت را به تماشاگر منتقل میکند. کافهها، باشگاههای کمدی و خیابانهای اطراف مکدوگال استریت، نهتنها پسزمینه داستان بلکه بخشی از روح آن هستند.
لورا درن و قلب تپندهی فیلم
در سوی دیگر، لورا درن با بازی تأثیرگذار خود در نقش «تس»، وجه احساسی فیلم را تقویت میکند. او زنی را به تصویر میکشد که بهجای خشم، با اندوهی آرام و پذیرشی انسانی روبهروست. گفتوگوهای ساده اما عمیق میان او و آرنت از درخشانترین لحظات فیلم بهشمار میرود.
توازن بینقص میان خنده و غم
«?Is This Thing On» در تعادل میان طنز و درام موفق است. خندهها از دل واقعیت و صداقت بیرون میآیند، نه از شوخیهای تحمیلی. در پس شوخیها، اندوهی ملموس وجود دارد؛ اما فیلم هرگز به تلخی نمیافتد. پیام آن روشن است: پایانها همیشه شکست نیستند، گاهی آغاز دوبارهاند.
جمعبندی
امتیاز نهایی: ۸ از ۱۰
فیلمی صادق، بامزه و تأثیرگذار که ثابت میکند برادلی کوپر میتواند همانقدر که در خلق آثار جدی توانمند است، در ساخت کمدیهای احساسی نیز درخشان ظاهر شود.