چیزی مرموز در مورد حومهی شهر هنگام شب وجود دارد. فیلمهای بیشماری (بهویژه در دههی ۱۹۷۰) به ما گفتهاند که شهرهای بزرگ وقتی آفتاب غروب میکند، ترسناک میشوند، اما هر کسی که در یکی از محلههای حومهای زندگی کرده باشد میداند که با آمدن تاریکی، همه چیز کمی عجیب به نظر میرسد. قدم زدن در خیابان خلوتی در حومه، بدون هیچ صدایی جز صدای گامهایتان و وزوز حشرات، با درخشش آبی تلویزیونی که گاه از پنجرهی اتاقخوابی دیده میشود — همین کافیست تا دچار وحشت شوید.
فیلم «Weapons» ساختهی زک کرگر این حس را بهخوبی درک میکند، بهویژه در دقایق آغازین آن — جایی که چند کودک را میبینیم که ساعت ۲:۱۷ نیمهشب، خانههایشان را ترک میکنند و در سکوت از میان خیابانهای تاریک به مقصدی نامعلوم میدوند. استفاده از نماهایی با کیفیت پایین از دوربینهای دربتصویری، این حس تهدید را دوچندان میکند. چیزی بسیار اشتباه در اینجا در جریان است.
با «Weapons»، کرگر — که پیشتر با فیلم تحسینشده و غیرقابلپیشبینی «Barbarian» شناخته شد — اثری خلق کرده که به ترسهای معاصر جامعهی آمریکا میپردازد، بدون آنکه بیش از اندازه به شعار دادن بیفتد. چشمانداز کنونی آمریکا سرشار از بیاعتمادی و وحشت است، و ترسی که از والدین گیج و نگران نشأت میگیرد، به نوعی بر فضای جامعه حکمرانی میکند.
والدین در جلسات شوراهای محلی حضور پیدا میکنند و با عصبانیتی ناشی از اخبار ساختگی شبکههایی مانند فاکسنیوز، فریاد میزنند — عصبانیتی صرفاً برای عصبانی بودن. همین برای دیوانه کردن هر کسی کافیست. پارانویای جمعی همهجا دیده میشود. «Weapons» با هوشمندی، این ترس را به سلاح تبدیل میکند.
ترکیب ترس و روایت چندلایه به سبک «Magnolia»
پس از مقدمهای مرموز، که طی آن همهی دانشآموزان یک کلاس ابتدایی در شهر خیالی «میبروک» جز یک نفر ناپدید میشوند، کرگر فیلمی چندلایه و گسترده میسازد که شباهت زیادی به روایتهای گروهی در فیلمهایی چون «Magnolia» ساختهی پل توماس اندرسون و «Pulp Fiction» از کوئنتین تارانتینو دارد. «Weapons» داستانی عظیم را از منظر شخصیتهای مختلف روایت میکند، و با پیشرفت داستان، ما با تصویری بسیار گستردهتر مواجه میشویم. جاهطلبی فیلم محسوس است، و اینکه کرگر آن را با چنین ظرافتی به انجام رسانده، گواهی بر مهارت بالای او در داستانگویی است.
با ناپدید شدن کودکان، والدین به دنبال پاسخ هستند. چون همهی آنها در یک کلاس بودند، معلمشان، «جاستین گاندی» (با بازی جولیا گارنر) زیر ذرهبین قرار میگیرد — زنی مهربان اما کمی ناشی که ممکن است با مشکل مصرف الکل هم دستوپنجه نرم کند. گاندی به اندازهی دیگران سردرگم است و خود نیز جستوجوی حقیقت را آغاز میکند. در این راه تنها نیست: «آرچر گراف» (جاش برولین)، پدر یکی از بچهها، به شدت معتقد است که گاندی حقیقتی را پنهان میکند و شخصاً وارد عمل میشود. همچنین، پلیس محلی «پل» (آلدن ارنرایک) نیز هست که با گاندی رابطهای دارد و رازهایی برای خود.
علاوه بر این شخصیتها، کرگر مدیر دلسوز مدرسه (بندیکت وونگ)، معتاد جوانی که برای تأمین مواد دست به دزدی میزند (آستین آبرامز) و تنها دانشآموز باقیماندهی کلاس، «الکس لیلی» (کری کریستوفر) را نیز به داستان میافزاید.
گفتن جزئیات بیشتر در اینباره، لطف فیلم را از بین میبرد، چون مانند «Barbarian»، در «Weapons» هم عنصر غافلگیری بسیار مهم است. فیلمنامهی کرگر پردهها را بهتدریج کنار میزند و در نهایت پاسخهای مشخصی به مخاطب میدهد، اما تا آن زمان، فیلم به قلمرویی تاریک، پیچیده و بهطور شگفتانگیزی خندهدار قدم میگذارد. کرگر با پیشینهی خود در طنز، توانایی خاصی در ترکیب ترس و کمدی دارد. «Weapons» در بسیاری از لحظات ترسناک است، اما صحنههایی نیز دارد — مانند پایان جنونآمیزش — که خندهای عصبی و بیاختیار بر لبتان مینشاند.
ترکیبی استادانه از وحشت، طنز و شخصیتپردازی
کرگر در مقام فیلمساز رشد قابلتوجهی داشته، و کنترل او بر فضا و اتمسفر فیلم بینظیر است. او باهوشتر از آن است که تنها به جامپاسکرها تکیه کند، و بهجای آن بر ترس از ناشناختهها تمرکز میکند — ترسی که برای همگی ما آشناست و فیلم بهخوبی از آن بهرهبرداری میکند.
فیلم همچنین تصویری واقعگرایانه از زندگی در حومهی شهر ارائه میدهد: جایی که فروشگاههای مشروب و بارهای فرسوده کنار خانههای شیک و باغچههای منظم قرار دارند. همیشه یک خانه هست که بیش از اندازه تاریک، بیش از اندازه ساکت، و بیش از اندازه رازآلود است. حومه، دروغی است که آمریکا به خودش میگوید؛ مکانی که امنیت تنها یک توهم است و خطر در پشت درهای بسته در کمین نشسته.
شخصیتهای «Weapons» نیز آگاهانه، دارای نقصهایی هستند. «جاستین گاندی» شخصیتی دوستداشتنی و قابلهمدردی است، اما اشتباهاتی نیز مرتکب میشود — نه اشتباهات رایج شخصیتهای ترسناک کلیشهای، بلکه اشتباهاتی انسانی که شاید هر یک از ما هم در شرایط مشابه انجام دهیم. «آرچر گراف» پدری است understandably خشمگین که حاضر نیست فقط نظارهگر تلاشهای بیثمر پلیس باشد — او بیپرواتر، زمختتر و حتی تا حدی ناخوشایند است، اما میتوان احساساتش را درک کرد.
تمام شخصیتهای حاضر در «Weapons» اصیل و واقعی به نظر میرسند، و همین باعث میشود که ما به سرنوشتشان اهمیت بدهیم. بازی «امی مدیگن» نیز در نقشی حساس و فاشنشدنی، شایان ستایش است.
اثری تأییدکننده بر توانایی کرگر در ژانر وحشت
بخشی از جذابیت «Barbarian» در این بود که دائماً تماشاگر را غافلگیر میکرد. «Weapons» نیز رویکردی مشابه دارد، اما باید گفت که این شگفتیها نه از روی فریبکاری، بلکه کاملاً حسابشده هستند. اگرچه فیلم در پردهی سوم، هنگام افشای حقیقت، اندکی از قدرت مرموزش را از دست میدهد، اما همچنان برخی عناصر را عمداً بیپاسخ باقی میگذارد — چون در دنیای ترسناک فیلمها، همیشه چیزهایی وجود دارند که توضیحناپذیرند.
ترکیبی استادانه از حالوهوای وهمآلود و سرگرمی سیاه، «Weapons» یکی از بهترین فیلمهای ترسناک سال است و اثباتی دیگر بر این واقعیت که زک کرگر یکی از هیجانانگیزترین صداهای نوظهور ژانر وحشت در دوران حاضر است.
امتیاز /Film: ۹ از ۱۰
«Weapons» در تاریخ ۸ اوت ۲۰۲۵ در سینماها اکران خواهد شد.
جمعبندی